شکرگزاری مراقبه
شکر”، یک عمل است، نه حرف. شکرگزار واقعی کسی است که به هر نعمتی، پاسخی عملی می دهد. تصور نکن صرف اینکه بگویی خدا را شکر، و هیچ اقدامی عملی نداشته باشی، شاکر گشته ای.
♦“شاکر” مقامی والاست. از اسماءالله است. و دقیقاً از این روست که می گویم یک عمل است. زیرا کلام خداوند، عین عمل اوست. خداوند در قرآن می فرماید؛”اِعمَلُوا آلَ داوودَ شُکراً و قَلِیلٌ مِن عِبادیَ الشَّکُورُ”( ای خاندان داوود، به شکر، “عمل” کنید! که اندکی از بندگان من شاکرند!).
♦عمل به شکر، استفاده ی درست از نعمت، خدمت به خلق خدا، و برخوردار کردنشان است.
♦عمل به شکر، توسعه ی نعمات و برکات الهی است. و اینگونه است که هر نعمت، متناسب با شکرگزاری عملی تو، بیش از پیش می گردد، فزونی یافته و وعده ی الهی “لَاَزِیدَنَّکُم” تحقق می یابد.
♦یک سالک، مفت خور نیست. از روزی که سلوکش را آغاز کند، مفت خوری را فراموش کرده است. او هر نعمتی را چه مادی و چه معنوی، با بهترین پاسخ عملی پاس می دارد. زیرا چنین خصلتی را از پروردگارش آموخته است. بسیاری تصور کرده اند که این فقط انسان است که باید نسبت به خداوند شاکر و سپاسگزار باشد. ابداً اینطور نیست.
♦خداوند مهربان خود شاکر و قدردان است. چه او اصلِ معرفت و حقیقتِ شکر و سپاس است. محال است کسی خدمتی خالصانه و صادقانه داشته باشد و خداوند نسبت به او شاکر و قدردان نباشد. “شاکر” و “شکور” از اسماء اوست. چنین خدایی هیچ کار خیری را اگرچه کوچک به نظر رسد، بی جواب نمی گذارد. این خصلت ذاتی اوست. “و کانَ اللهُ شاکِراً عَلِیماً”.
♦ تو اگر شکرگزاری، این شکر اوست که بر تو تابیده است. شکر یک تعامل دوطرفه است. به یاد داشته باش که “شاکر” و “شکور” در قرآن، از آن اسماءی است که بارها به هر دو طرف اطلاق شده است. یعنی هم خالق و هم مخلوق را در بر می گیرد. پس هر سعی و تلاش خالصانه ای که برای خشنودی حق تعالی داشته باشی، بدون تردید موجب سپاس و قدردانی عملی او خواهد بود. “و کانَ سَعیُکُم مَشکُوراً”.