**حکایت کوزهی عسل و قاضی** یکی از داستانهای معروف **ملانصرالدین** است که به زیرکی و هوشمندی او اشاره دارد. در این حکایت، ملانصرالدین سندی داشت که باید توسط قاضی شهر تأیید میشد، اما قاضی بدون دریافت رشوه هیچ کاری انجام نمیداد.
ملانصرالدین که پولی برای رشوه دادن نداشت، تصمیم گرفت با حیلهای هوشمندانه کار خود را پیش ببرد. او کوزهای را پر از خاک کرد و روی آن **عسل** ریخت. سپس کوزه را به همراه سند نزد قاضی برد و آن را به عنوان هدیه تقدیم کرد. قاضی با دیدن عسل، بدون هیچ تأخیری سند را تأیید کرد.
چند روز بعد، قاضی متوجه فریب ملانصرالدین شد و یکی از نزدیکان خود را نزد او فرستاد تا بگوید که در سند اشتباهی رخ داده است. ملانصرالدین در پاسخ گفت: **”اشتباه در سند نیست، در کوزهی عسل است!”**
این حکایت نشاندهندهی زیرکی و هوشمندی ملانصرالدین در مواجهه با افراد فاسد است و به اهمیت تفکر خلاق در حل مشکلات اشاره دارد. 😊