### ۱. لطیفه پزشکی
یک مرد پیش روانپزشک میرود و میگوید:
“آقای دکتر، من فکر میکنم یک ماشینم! بروووم، بروووم، بروووم!”
دکتر پاسخ میدهد:
“فکر کنم کاربراتورت خراب شده!”
### ۲. لطیفه داروخانه
مردی به داروخانه میرود و میپرسد:
“کمی شکر دارید؟”
بعد از گرفتن شکر و قاشق، ۲۰ قطره از یک مایع روی شکر میریزد و از داروساز میخواهد آن را بچشد.
وقتی داروساز میپرسد این چه بود، مرد پاسخ میدهد:
“دکترم گفته بود بروم داروخانه و بگذارم شکر ادرارم را آزمایش کنند!”
### ۳. لطیفه خلبانی
خلبان به مسافران میگوید:
“یک خبر خوب و یک خبر بد دارم: خبر بد این که یک هواپیماربا داریم، خبر خوب این که او میخواهد به هاوایی برود!”
### ۴. لطیفه کانگورو
سوال: “آیا کانگورو میتواند بالاتر از خانه بپرد؟”
جواب: “بله! چون خانه که اصلاً نمیتواند بپرد!”
### ۵. لطیفه قهوه سرد
مشتری: “پیشخدمت! قهوه سرد است.”
پیشخدمت: “ممنون که یادآوری کردید! قهوه سرد یک یورو گرانتر است!”
### ۶. لطیفه ساعت کاری
کارمند: “رئیس، میتوانم امروز زودتر بروم؟ همسرم میخواهد با هم خرید کنیم.”
رئیس: “مطلقاً نه!”
کارمند: “ممنون! میدانستم مرا درک میکنید!”
### ۷. لطیفه اسکلت
یک اسکلت پیش دکتر میرود. دکتر میگوید:
“شما باید زودتر میآمدید!”
### ۸. لطیفه آبجو
یک آلمانی هر روز سه آبجو سفارش میداد و میگفت دو تا برای برادرانش در استرالیا است. یک روز فقط دو آبجو سفارش داد. وقتی پرسیدند چرا، گفت:
“من امروز حالم خوب نیست!”
### 9. لطیفه محققان
سه محقق آمریکایی، انگلیسی و آلمانی درباره فیل تحقیق میکنند.
آمریکایی کتابی ۸۰ صفحهای مینویسد: “همه چیز درباره فیل”.
انگلیسی کتابی ۲۰۰ صفحهای مینویسد: “فیلها را بهتر بشناسیم”.
آلمانی پس از ۵ سال کتابی ۱۰ جلدی مینویسد: “مقدمهای بر شناخت فیل”