خوانش ملکا

خاطره ی زرین کوب

432

**عبدالحسین زرین‌کوب، ادیب و مورخ برجسته ایرانی**

عبدالحسین زرین‌کوب یکی از نام‌آوران عرصه‌ی ادبیات، تاریخ و فلسفه در ایران است. او با آثار ارزشمند خود، تأثیر عمیقی بر پژوهش‌های تاریخی و ادبی گذاشته است. زرین‌کوب در طول زندگی خود خاطرات و تجربیات فراوانی داشت که برخی از آن‌ها در نوشته‌هایش منعکس شده‌اند.

🔹 **یکی از خاطرات جالب زرین‌کوب**
در یکی از روزهای عاشورا، زرین‌کوب در مراسمی حضور داشت و در حال آماده شدن برای سخنرانی بود. پیرمردی روستایی که در کنار او نشسته بود، از او پرسید که آیا به فال حافظ اعتقاد دارد. زرین‌کوب پاسخ داد که بله، اما پیرمرد گفت که خودش اعتقادی ندارد و دوست دارد با گرفتن یک فال، ایمان پیدا کند. زرین‌کوب دیوان حافظ را گرفت و صفحه‌ای را باز کرد. غزلی که آمد، دقیقاً با حال و هوای عاشورا هم‌خوانی داشت و پیرمرد با شنیدن آن، اشک ریخت و گفت: **”معتقد بودم، ایمان پیدا کردم.”**

این خاطره نشان‌دهنده‌ی ارتباط عمیق زرین‌کوب با ادبیات و تأثیر معنوی آن بر زندگی انسان‌هاست. او نه‌تنها یک پژوهشگر برجسته، بلکه فردی بود که با آثارش، روح و اندیشه‌ی مخاطبان را تحت تأثیر قرار می‌داد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا

برای دریافت مشاوره اطلاعات خودتان را ثبت نمایید.