یکی از داستانهای معروف درباره **امام سجاد (ع) و گرگ**، روایت شده است که روزی امام (ع) در مسیر یکی از باغهای خود در مدینه، **گرگی را دید که موهای بدنش ریخته بود و با حالتی غمگین زوزه میکشید**.
امام سجاد (ع) به گرگ نزدیک شدند و از او پرسیدند که مشکلش چیست. گرگ پاسخ داد که **همسرش در حال زایمان است و درد شدیدی دارد**. او از امام (ع) درخواست کرد که **برای سهولت زایمان دعا کنند**. امام سجاد (ع) دعایی خواندند و به گرگ گفتند که **مشکلی نخواهد داشت**. پس از آن، گرگ با آرامش حرکت کرد و رفت.
این داستان نشاندهنده **رحمت و مهربانی امام سجاد (ع) حتی نسبت به حیوانات** است. همچنین بیانگر این است که **تمام موجودات زنده، حتی حیوانات، میتوانند از برکات و دعای اولیای الهی بهرهمند شوند**.