خوانش ملکا

گرگ و امام سجاد

یکی از داستان‌های معروف درباره **امام سجاد (ع) و گرگ**، روایت شده است که روزی امام (ع) در مسیر یکی از باغ‌های خود در مدینه، **گرگی را دید که موهای بدنش ریخته بود و با حالتی غمگین زوزه می‌کشید**.

امام سجاد (ع) به گرگ نزدیک شدند و از او پرسیدند که مشکلش چیست. گرگ پاسخ داد که **همسرش در حال زایمان است و درد شدیدی دارد**. او از امام (ع) درخواست کرد که **برای سهولت زایمان دعا کنند**. امام سجاد (ع) دعایی خواندند و به گرگ گفتند که **مشکلی نخواهد داشت**. پس از آن، گرگ با آرامش حرکت کرد و رفت.

این داستان نشان‌دهنده **رحمت و مهربانی امام سجاد (ع) حتی نسبت به حیوانات** است. همچنین بیانگر این است که **تمام موجودات زنده، حتی حیوانات، می‌توانند از برکات و دعای اولیای الهی بهره‌مند شوند**.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا

برای دریافت مشاوره اطلاعات خودتان را ثبت نمایید.